آرمان آرمان ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه سن داره

آرمان بهترین هدیه ی زندگی من

حرکات و کارهای جدید آرمانی؛

زیبا ترین پسر جهان؛ آرمان جون: در این روز ها شما روز به روز داری کارهای جدیدی رو کشف می کنی و حرکات جدیدی رو به کارهای قبلیت اضافه می کنی. که خیلی زیادن. من چند مورد رو برات میگم   عاشق ماشین بازی هستی و مهم تر از همه این که یاد گرفتی ماشینتو با دستای کو چولوت بکشی رو زمین و بازی کنی. هر کی بهت میگه دست بده دستتو میاری جلو و دست می دی، خیلی باهوشی گلم.   هر وقت من بهت میگم بده به آبجی رومینا ، هر چی رو که جلوته بر می داری و میگیری سمت من ولی تا می یام ازت بگیرم دستتو می کشی عقب و نمیدی. عجباااااااا   وقتی شعر لی لی لی لی حوضکو برات می خونیم انگشتتو می زاری  رو دستتو  و اداشو در مییاری. و خیلی کارهای...
2 مرداد 1392

تولدت مبارک عشقم؛

پسرک یک ساله ی ما؛ آرمان نازم  بالا خره انتظار به پایان رسید و شما آقا پسر گل هم در تاریخ 29 تیر ماه  یعنی دیروز یکساله شدی  چقدر برای رسیدن این روز لحظه شماری کردم. خوشگلم یکساله که شما پیش آبجی رومینا هستی و در هر لحظه قلب آبجی رومینا برات می تپه  از خدای مهربونم تشکر می کنم که یه داداش ناز و خوشگل و باهوش به من هدیه داد و با این کار تا همیشه منو خوش حال کرد  آرمانم امید وارم در تمامی مراحل زندگیت موفق باشی . ایشاالله 100000000 ساله شوی نفسم. راستی آرمان جونم به دلیل فوت عموی مامان و عزادار بودنش تولدتو عقب انداختیم و تقریبا ماه دیگه می گیریم.ولی با این حال دیروز برات یه کیک کوچولو خریدیم که عکساشو برات...
30 تير 1392

کوتاهی موهای خوشگلت؛

خوشگلکم، آرمان: سه شنبه ی پیش رفتیم خونه ی مامان زری اینا. بعد از شام خاله مهشید شما رو برد تو آشپز خونه و موهاتو کوتاه کرد. راستش موهات این قدر بلند شده بود که تا چشت می اومد. برای همین چند وقتی بود می خواستیم موهاتو کوتاه کنیم..... فدات بشم که همش تکون میخوردی و نمیذاشتی موهاتو کوتاه کنیم. خیلی خوشگل شدی و کلی هم بهت می یاد                                                                                           ...
28 تير 1392

تولد یگانه جون؛

پسرک باهوش ما: چند روز پیش  مامان وبابای یگانه جون (همسایمون) برای یگانه یه تولد کوچولو گرفتند و من و شما هم دعوت کردند. تولد 9 سالگی یگانه بود. شما هم شاد شده بودی و دست دسی هم می کردی. خیلی خوب بود. کیکشم خوشمزه بود و ما هم حسابی خوردیم. ایشاالله تولد 120 سالگیش. عکس شما با یگانه جون   اینم کیک تولدش ...
12 تير 1392

یک قدم مانده تا یک سالگی؛

داداش جونی ؛ فقط یک ماه دیگه مونده تا این که شما گل پسر 1 ساله  بشی و ما تولد یک سالگیتو در کنار هم جشن بگیریم  چند روز پیش یازده ماهه شدی و هر روز و هر روز داری بزرگ تر می شی. ما خدا را به خاطر دادان تو به ما شکر می کنیم و دعا مکنیم که تو همیشه در کنار ما باشی و زندگی ما رو روز به روز ز یبا تر کنی.   آرمـــــــــــــانــــــــــــم   یــــــــــــازده   مــــــــــــاهــــــــــــگیـــــــــت   مـــــــــبارکـــــــــــــ .اینم یه عکس از یازده ماهگیت.     ...
1 تير 1392

تفریح در دریاچه و شهر بازی

دنیای من ؛  اول این که ببخشید که این مطلب را با کمی تاخیر می زارم . بعد از امتحاناتم ، امتحان زبانم بود برای همین دیر شد. به هر حال چند هفته پیش ما به چند جا رفتیم که خیلی خوش گذشت و برای شما هم خیلی جالب بود  من این دو تا تفریح به یاد ماندنی را به ترتیب برات می زارم.                                                                                                         &nbs...
30 خرداد 1392

تولد ایلیا جون

آقا آرمان گلم ؛ فردا تولد ایلیا جونه ، اما ما یعنی من و مامان و مامان زری برای این که ایلیا رو سور پرایز کنیم دیشب براش یه تولد کوچولو گرفتیم  اول من و مامان رفتیم قنادی و یه کیک و چند تا باد کنک خریدیم و اومدیم خونه. تا ایلیا برسه به خونمون همه چی رو آماده کردیم . وقتی ایلیا رسید کلی تعجب کرد و خوشحال شد. شما هم که اون وسط ذوق کرده بودی و هی دست دسی می کردی. خلاصه به ما که خیلی خوش گذشت . ایشاالله به ایلیا خوشگله هم خوش گذشته باشه.   ایلیا ، پسر خاله ی گلم تولدت مبارک....                                              ...
16 خرداد 1392