دالی بازی با داداش جونی
بهترینم آرمان جونی:
چند روزی می شه که عاشق دالی موشک شدی و دوست داری همش یکی باهات بازی کنه ولی نفسم این قدر من مشغول کار های روزانه ام مثل درس خواندن و نوشتن مشق زبان هستم که حتی وقت نمی کنم برای یک لحظه ام با تو بازی کنم و خودم هم از این بابت خیلی ناراحتم ولی عشقم امروز بالاخره تونستم باهات بازی کنم. امروز نشسته بودم پشت لپ تاب که یک دفعه دیدم تو با روروئک اومدی پیشم و داری می خندی فهمیدم که شاید دلت می خواد باهام بازی کنی. برای همین دوباره رفتم پشت لپ تاب و سریع اومدم بیرون و گفتم دالی. نمیدونی چه قدر ذوق کردی و خندیدی قول می دم از این به بعد تو وقت های آزادم باهات دالی موشک بازی کنم.
اینم عکسی که منتظر اومدن من از پشت کامپیوتر هستی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی