شانزده و هفده ماهگی آرمانی؛
ناز و خوشگل من: آرمان؛ من تصمیم گرفتم که ماه های زیبای شانزده و هفده ماهگیت رو باهم بنویسم . چون امتخاناتم شروع شده و از طرف دیگر هم دوست ندارم این ماه های پر از خاطره و شیرین تو نوشته نشه. توی این دو ماه هم شما کلی چیز ها رو یاد گرفتی مثلا وقتی میگم آرمان بیا به من بوس بده مییای. دیگه تقریبا همه چی رو می فهمی. راستی یکی از دندونای کرسیت هم دراومده. مبارک باشه جیگرم. چند هفته پیش هم رفته بودیم سرزمین عجایب. با من یه قطار سوار شدی ولی ترسیدی و گریه کردی و دیگه هیچ چی سوار نشدی. عکساشو برات میزارم. یادت باشه خیلی لوسی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی