روروءک
داداش گلم چند روز پیش مامان تو رو گذاشت تو روروءک تا یاد بگیری باهاش راه بری اما اصلا توش نمی شستی و همش گریه میکردی ولی خوشگلم دیروز یاد گرفتی که چه جوری باید باهاش راه بری و دیگه نمی خواستی ازش بیرون بیای. تازه هی می خواستی قاب عکس ها رو بندازی اینم عکست که به سختی ازت گرفتم. ...
نویسنده :
رومینا
13:17